
پرسش:
آیا ائمه علیهم السلام بعد از ختم نبوت مصدر تشریع بودهاند؟
پاسخ:
تشریع یعنی وضع قانون و احکام – اعم از احکام عبادی مانند نماز و روزه، احکام اقتصادی مثل تحریم یا حلیت معاملات، احکام قضایی مثل حکام حدود و دیات و سیاسی و اجتماعی مثل تعیین حاکم – از دیدگاه مسلمانان به خداوند اختصاص دارد. خداوند وضع این احکام را از طریق پیامبرش به اطلاع مردم میرساند؛ لکن باید دقت کرد احکام در فقه امامیه تابع مصالح و مفاسد است، مادامی که مصلحت یا مفسدت متعلق حکمی ثابت باشد، حکم آن نیز ثابت میماند و با تغییر مصلحت یا مفسدت متعلق حکم، خود حکم نیز متغیر میشود.
از سوی دیگر خداوند در قرآن حکیم، کلیات و برخی از جزئیات را بیان کرده است؛ اما حکم برخی از جزئیات را به رسولش تفویض کرده است که پیامبر(ص) با اطلاع از علم الهی و مصلحت یا مفسدت حکمی به تشریع برخی از احکام میپردازد. در واقع تشریع پیامبر(ص) نه تشریع استقلالی بلکه کاشف از تشریع الهی است.۱
با وجود این، پیامبر(ص) نیز احکام برخی از افعال و اشیا را نتوانست به دلایلی مانند عدم رسیدن وقت، لحاظ مصلحت یا مفسده، عدم ابتلا بیان کند، لذا از باب اینکه مردم در دورهی خاتمیت در این باره با خلأ قانون و شریعت مواجه نشوند، بیان حکم آنها را به جانشین خود امام علی(ع) واگذار کرد. پیامبر(ص) درباره عدم امکان بیان جزئیات همه امور فرمود:
آگاه باشید که حلااها و حرامها غیر قابل شمارش و غیر قابل بیان است، من به صورت کلی به حلالها و حرامها امر میکنم.۲
برای خواننده این حدیث این پرسش مطرح میشود که تکلیف بقیه احکام و تکلیف مسلمانان در زمان خاتمیت و پیامبر چیست؟ خوشبختانه پیامبر(ص) در این حدیث به این سؤال پاسخ دادهاند:
عليّ تفسير كتاب الله، والداعي إليه.۳
علی مفسر کتاب الهی و دعوت کننده به سوی آن است.
در اینجا پیامبر(ص) با معرفی حضرت علی(ع) به عنوان مفسر دین، تکلیف احکام جزیی را بیان فرموده است.
نکته دیگر اینکه تشریع فوق به معنای بیان احکام جزیی در قلمرو اسلام و با توجه به مبانی و اصول کلی آن است که صحت آن فیالجمله مورد تأیید است؛ اما تشریع به معنای تأسیس شریعت جدید در عرض شریعت پیشین که نوعی دور زدن شریعت اسلام باشد، مطلقاً باطل و برای احدی جایز نیست.
حاصل آنکه تشریع ائمه به معنای بیان برخی از احکام که در زمان پیامبر(ص) بیان نشده یا تغییر جزئی آن با توجه به تغییر مصالح یا مفاسد متعلقات آنها۴ فیالجمله صحیح میباشد، و به تعبیر دقیق ائمه نه مصدر تشریع بلکه مبین شریعت اسلام میباشند که علم آن از طرف خداوند یا پیامبر(ص) به ائمه اعطا شده است.
پس اگر گفته شود: ائمه مصدر شریعت هستند؟ باید گفت به معنای بیان شریعت آری، اما به معنای جعل قانون و شریعت از طرف خود و استقلالاً بدون علم الهی یا تفویض پیامبر، این معنای تشریع از ائمه منتفی است.
اما وضع شریعت مستقل خارج از شریعت اسلام برای احدی جایز نیست.۵
پی نوشتهاــــــــــــ
- «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينَِّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِْمْ»/نحل: آیه ۴۴. ↩
- «ألا وإن الحلال والحرام أكثر من أن احصيهما واعرفهما ، فآمر بالحلال وأنهى عن الحرام في مقام واحد»؛ وسائل الشیعه/ج ۱۸/ص ۱۳؛ ابواب صفات القاضی/ح ۴۳؛ بحارالانوار/ج ۳۷/ص ۲۱۴. ↩
- همان. ↩
- چنانکه امام علی(ع) به دلیل مصلحت جامعه برای اسبها زکات وضع کرد. ↩
- خاتمیت/محمدحسن قدردان قراملکی/تهران/انتشارات کانون اندیشه جوان/چاپ اول/۱۳۹۱ هـ.ش/صص ۲۱۱-۲۰۹. ↩