سؤال:
چراتقليد كنيم؟ فلسفه آن چيست؟
ذهن پرسشگر هر مسلماني، در جست و جوي فلسفهي احكام شرعي است. شايد اهميت آگاهي از فلسفهي تقليد، نسبت به ديگر احكام بيشتر باشد؛ زيرا اگر مكلف چرايي بايستگي تقليد را دريافت، باب استفاده از فتاواي مجتهد، به روي او باز ميشود.
بايستگي تقليد
در شريعت اسلام، واجبات و محرماتي وجود دارد كه خدا حكيم، آنها را براي سعادت دنيا و آخرت انسان تشريع كرده است. اگر انسان از اين دستورات اطاعت كند به سعادت مطلوب ميرسد؛ و گرنه از عذاب سرپيچي آن در امان نيست!
از سوي ديگر، هر مسلماني نميتواند به آساني، احكام شرعي را از قرآن و روايات و يا از عقل خود دريابد. قرآن مانند يك مجموعه قوانين يا رساله عمليه نيست كه احكام شرعي را به طور مدون و تفصيلي و با وضوح و صراحت كامل و ذكر همهي خصوصيات و جزئيات، بيان كرده باشد. عقل نا ورزيده و غير متخصص، هرگز نمي تواند همهي احكام مورد نياز را با مراجعهي مستقيم به قرآن و روايات دريابد.
براي شناخت احكام شرعي، آگاهيهاي فراواني، از جمله: آشنايي با منطق فهم آيات و روايات، شناخت حديث صحيح از غير صحيح، كيفيت تركيب و جمع بين روايات و آيات و دهها مسئلهي ديگر، لازم است كه آموختن آنها، نيازمند سالها تلاش جدي است. در چنين حالتي، مكلف خود را در برابر سه راه ميبيند:
- راه تحصيل اين علم را-كه همان اجتهاد است-پيش گيرد؛
- در هر كاري آراي فقيهان را مطالعه كرده و به گونهاي عمل كند كه طبق همهي آنها، عمل او صحيح باشد (احتياط كند)؛
- شرعي شده و از دو راه ديگر بينياز خواهد گشت؛ اما تا رسيدن به آن، ناگزير از دو راه ديگر است.
از رأي كسي كه اين علوم را آموخته و در شناخت احكام شرعي متخصص است، بهره جويد.
بيشك، اگر شخص به اجتهاد برسد، كارشناس احكام شرعي شده و از دو راه ديگر بينياز خواهد گشت؛ اما تا رسيدن به آن، ناگزير از دو راه ديگر است. راه دوم نيازمند اطلاعات كافي از آراي موجود در هر مسئله و روشهاي احتياط آميز است. اين رويكرد در بسياري از موارد، به دليل سختي احتياط، زندگي عادي انسان را مختل ميكند. بنابراين راه سوم، كاربرد رايج و غالب و معقول بين مردم است.
روشن است كه اين سه راه، اختصاص به برخورد انسان با احكام شرعي ندارد و هر مسئلهي تخصصي و پيچيدهي ديگر نيز چنين است. براي مثال مهندس تخصصي را فرض كنيد كه بيمار ميشود. او براي درمان خود، يا بايد به تحصيل دانش پزشكي بپردازد ت آنجا كه خود در اين رشته صاحب نظر شود، يا تمام آراي پزشكان را مطالعه كرده و در صورت امكان، چنان احتياط آميز عمل ميكند كه بعداً پشيمان نشود، و يا به پزشك متخصص رجوع كند.
راه نخست او را به درمان سريع و به هنگام نمي رساند. راه دوم نيز بسيار دشوار است و او را از كار تخصصي خود (مهندسي) باز ميدارد. لذا او بيدرنگ از يگ پزشك متخصص، كمك مي گيرد و به نظر او عمل ميكند.
منبع: پرسشها و پاسخهاي برگزيده/حميد رضا شاكرين (با همكاري جمعي از محققان)/قم/دفتر نشر معارف/چاپ هفتم/زمستان ۱۳۸۶/ص۲۹۷ تا ۲۹۸.