زيارت عاشورا در سايه قرآن
يكي از اصولي كه قرآن بر آن اصرار دارد، عشق به خوبان و خوبيها و تنفّر از بدان و بديهاست.
قرآن ميفرمايد: از ابراهيم بياموز كه چگونه از عموي منحرف خود اظهار بيزاري كرد؛ «فلمّا تبيّن له انّه عدوّ للَّهتبرّء منه انّ ابراهيم لاوّاه حليم» «۱»
آن گاه كه براي ابراهيم آشكار شد كه او دشمن خداست از او بيزاري جست، با آنكه ابراهيم بسيار دلسوز و بردبار است.
پيامبر صلي الله عليه و آله مأمور است كه به مشركان بگويد: «انّني بريٌ ممّا تشركون» «۲»
من از آنچه شما شريك خدا قرار ميدهيد، بيزارم.
سورهي برائت نشانگر آن است كه تنها علاقه به خوبيها كافي نيست، بلكه بايد با بيان و فرياد، گفتن و نوشتن، نامه و ناله و اشك و عمل، از بديها بيزاري جست و نسبت به آنها ابراز تنفر كرد.
هر سال ميليونها مسلمان در سرزمين مني در كنار خانهي خدا به پيروي از ابراهيم عليه السلام در سه روز پشت سر هم به سوي نماد شيطان، ۴۹ سنگ پرتاب كرده و از شيطان و شيطاننماها برائت ميجويند.
جالب آنكه بعد از پرتاب سنگها به سوي شيطان، اين دعا را ميخوانند: «خدايا حج من را قبول كن» كه اين رمز آن است كه قبولي حج با طرد شيطان وشيطاننماها همراه است.
ناگفته پيداست كه شيطان در هر زمان به شكل و صورتي است، چنانكه امام راحل قدس سره فرمود: آمريكا شيطان بزرگ است.
در زيارت عاشورا به امام حسين عليه السلام و يارانش صد مرتبه سلام ميدهيم و در مقابل به دشمنان او كه دشمنان دين و خدايند، صد بار لعنت ميكنيم.
تكرار پرتاب سنگ در سرزمين مني به شيطان و تكرار لعنت در زيارت عاشورا، نشاندهندهي آن است كه بايد با محبّت خوبان و بغض دشمنان خو بگيريم و خو گرفتن در اثر تكرار است.
حضرت علي عليه السلام متولّد كعبه و خانه زاد خداست، خداوند ميفرمايد: به دور كعبه بچرخيد تا در طواف خانه خدا عشق علي و فكر و راه او در جان شما جاي گيرد. انسان بيعشق و تنفّر، همانند حيواني است كه فقط نفس ميكشد.
در هر شبانه روز ده مرتبه از خداوند ميخواهيم كه ما را در راه اولياي خود ثابت قدم بدارد؛ «اهدنا الصراط المستقيم صراط الّذين انعمت عليهم» و از راه منحرفان و غضب شدگان بيزاري ميجوييم «غير المغضوب عليهم و لا الضّالّين» سنگ كعبه را ميبوسيم، ولي از سنگ جمرات با پرتاب سنگريزهها به آن، ابراز نفرت ميكنيم.
روز عرفه به عشق حسين عليه السلام و دعاي او اشك ميريزيم، ولي فرداي آن در عيد قربان، كارد به دست، خون ميريزيم و قرباني ميكنيم. با يك دست دعا و با دست ديگر سلاح.
آري مسلمانان بايد در تمام شئون زندگي اينگونه باشند.
امام جمعهي مسلمين بر لبش فرمان تقوي و در چشمش اشك و بر دستش سلام و گامهايش استوار در قيام است، فكرش آگاه به آفاق و ذهنش انباشته از علم است. واين معناي جامعيّت نمايندگان مكتبي و علما و خطبا در اسلام است.
اگر به امام حسين عليه السلام سلام ميگوييم، از قرآن آموختهايم كه به پيامآوران آسماني و رهروان الهي سلام ميگويد: «سلام علي نوح في العالمين» «۳»
«سلامٌ علي ابراهيم» «۴»،
«سلام علي موسي و هارون» «۵»،
«سلام علي آل ياسين» «۶»،
اگر به پيامبر صلي الله عليه و آله صلوات ميفرستيم، از قرآن ياد گرفته ايم كه ميفرمايد: «انّ اللَّه و ملائكته يصلون علي النّبي» «۷»
خداوند و فرشتگان بر پيامبر درود ميفرستند و اگر ما بر بنياميه و غاصبان حكومت حقّ و تبهكاران تاريخ بشريّت، لعن و نفرين ميكنيم، باز از قرآن آموخته ايم كه ميفرمايد:
«انّ الّذين يؤذون اللَّه و رسوله لعنهم اللَّه في الدنيا و الاخرة» «۸»
آنان كه خدا و پيامبرش را اذيّت ميكنند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت لعنت ميكند.
ما نفرين و لعن به دشمنان خدا را از انبيا ياد گرفته ايم؛ «لعن الّذين كفروا من بنياسرائيل علي لسان داود و عيسيبن مريم» «۹»
كافران بر زبان داوود و عيسيبن مريم لعن شده اند.
ما نفرين را از سيره ي پيامبر اسلام آموخته ايم كه در ماجراي مباهله فرمودند: «ثمّ نَبتَهِل فنجعل لعنة اللَّه علي الكاذبين» «۱۰»
ما با هم مباهله ميكنيم و لعنت خدا را براي دروغگويان قرار ميدهيم.
بعضي از مجرمان را نه تنها خدا و پيامبران لعن و نفرينميكنند، بلكه تمام موجودات با شعور هستي نيز آنان را دائماً لعنت ميكنند. «اولئك يلعنهم اللَّه و يلعنهم اللاعنون» «۱۱»
كوتاه سخن آنكه سلام و نفرين ما در تمام زيارتها به خصوص زيارت عاشورا، برخاسته از فرهنگ و روح قرآن است.
پي نوشت ها_____________________________________
(۱) توبه، ۱۱۴.(۲) انعام، ۱۹. (۳) صافّات، ۷۹.
(۴) صافّات، ۱۰۹.
(۵) صافّات، ۱۲۰.
(۶) صافّات، ۱۳۰.
(۷) احزاب، ۵۶. (۸) احزاب، ۵۷.
(۹) مائده، ۷۸.
(۱۰) آلعمران، ۶۱. (۱۱) بقره، ۱۵۹. منبع: قرآن و امام حسين(ع)/حجة الإسلام قرائتي