در اسلام به همان مقدار كه از فساد انتقاد و با آن مقابله شده، نسبت به اصلاح سفارش و تأكيد شده است. قرآن تنها به ايمان و تقواى درونى اكتفا نميكند، بلكه اصلاح را لازمه ى ايمان و تقوى ميشمارد. «آمن و اصلح» «۱»
و «فمن اتّقى و اصلح» «۲»
خداوند خود اوّل مصلح است؛ «و اصلح بالهم» «۳»
و لذا از مردم نيز خواسته تا اوّل عيبهاى خود را اصلاح كنند؛ «تابوا و اصلحوا …» «۴»
و سپس به اصلاح جامعه بپردازند. «فاتّقوا اللّه و اصلحوا ذات بينكم» «۵»
اصلاح گر هرگز به دنبال فتنه انگيزان نميرود، «و اصلح و لا تتّبع سبيل المفسدين» «۶»
البتّه اصلاحات بايد بر معيار عدل و قانون باشد «فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا» «۷»
كسى كه راههاى صلاح و اصلاح را به روى خود ببندد، نابود خواهد شد هر چند فرزند پيامبر باشد؛ «انّه ليس من اهلك انّه عمل غير صالح» «۸»
(اى نوح!) او از خاندان تو نيست، براستى كه عمل او غير صالح است. اولياى الهى از خدا درخواست ميكردند كه به صالحان ملحق شوند. «الحِقنى بالصالحين» «۹»
قرآن معمولًا ايمان را همراه عمل صالح بيان كرده است؛ «الذين آمنوا و عملواالصالحات» اثر بخشى عمل صالح محدود به زمان و مكان نيست و حتّى نسلهاى بعدى از اعمال پدران صالح خود خير و بهره ميبرند. «و كان ابوهما صالحا» «۱۰»
قرآن هدف از كاميابى از نعمتها را انجام عمل صالح ميداند، «يا ايّها الرّسل كلوا من الطيبات و اعملوا صالحا» «۱۱»
يعنى بهره گيرى و كاميابى شما از نعمتها بايدبراى انجام كار نيك و عمل صالح باشد.
خداوند متعال حكومت آيندهى زمين را نصيب بندگان صالح خود خواهد كرد. «انّ الارض يَرثُها عبادى الصالحون» «۱۲»
انسان بعد از اصلاح خود، بايد به اصلاح ديگران بپردازد و تمام توان خود را در اين راه بكار گيرد «ان اريد الا الاصلاح ما استطعت» «۱۳»
چيزى جز اصلاح تا سر حد توانم نميخواهم.
البتّه خداوند متعال اصلاح طلبان واقعى را از كسانى كه شعار اصلاح ميدهند، جدا ميكند و چهرهى مدّعيان دروغين را افشا ميكند؛ «قالوا انّما نحن مصلحون ألا انّهم هم المفسدون و لكن لايشعرون» «۱۴»
آنها ميگويند: فقط ما اصلاح طلبيم، آگاه باشيد آنها خود فساد كنندگانند، ولى نميفهمند.
آرى، خداوند مصلحين واقعى را ميشناسد. «و اللَّه يعلم المفسد من المصلح» «۱۵»
خداوند به مصلحان واقعى وعده ى پاداش داده است. «انّا لانضيع اجر المصلحين» «۱۶»
نكته قابل توجه آنكه هر چه ميزان فساد بالا برود، تلاش مصلحانهى بيشترى را طلب ميكند. (آرى هر چه هوا گرمتر شود، نياز به آب زيادتر ميشود) و هر چه مفسدان خطرناكتر شوند، مصلحان بزرگترى ميطلبد. در برابر نمرود جز ابراهيم عليه السلام و در برابر فرعون جز موسى عليه السلام و در برابر يزيد جز حسين عليه السلام چه كسانى ميتوانند مقابله كنند؟!
بديهى است برنامهى اصلاحات هميشه با نامه و گفت وگو و تذكّر پيش نميرود، بلكه گاهى شرايطى پيش ميآيد كه بايد به استقبال خطر رفت. امام حسين عليه السلام اوّلين مصلِح اسلامى است كه به استقبال سختترين شدايد رفت و جان خود را تسليم حقّ نموده و به شهادت رسيد.
پينوشتها __________________________________________________
(۱). انعام، ۴۸(۲). اعراف، ۳۵
(۳). محمّد، ۲
(۴). نساء، ۱۴۶
(۵). انفال، ۱
(۶). اعراف، ۱۴۲
(۷). حجرات، ۹
(۸). هود، ۴۶
(۹). شعرا، ۸۳
(۱۰). كهف ۸۲
(۱۱). مؤمنون، ۵۱
(۱۲). انبياء، ۱۰۵
(۱۳). هود، ۸۸
(۱۴). بقره، ۱۱- ۱۲
(۱۵). بقره، ۲۲۰
(۱۶). اعراف، ۱۷۰ منبع: قرآن و امام حسين/محسن قرائتي. باتشكر از مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي