امام حسن(ع) در هفت سالگي و حضور در مسجد
امام حسن(ع) در هفت سالگي، به مسجد ميرفت، و پاي منبر رسول خدا(ص) مينشست، و آنچه در مورد وحي، از آن حضرت ميشنيد، به منزل، بازميگشت و براي مادرش فاطمه ي زهرا نقل ميكرد. ( به اين ترتيب كه همچون، يك خطيب، روي متكائي مينشست، و سخنراني مي نمود، و در ضمن سخنراني آنچه از پيامبر(ص) فرا گرفته بود، بيان ميكرد).
حضرت علي(ع) هر گاه وارد منزل ميشد و با فاطمهي زهرا(عليها سلام) سخن ميگفت، در مييافت كه فاطمه(عليها سلام) آنچه از آيات قرآن، نازل شده، اطلاع دارد، از او پرسيد: «با اينكه شما در منزل هستيد، چگونه به آنچه كه پيامبر(ص) در مسجد بيان كرده آگاه هستي؟!».
فاطمهي زهرا(عليها سلام) جريان را به عرض رساند، كه اين آگاهي، از ناحيهي فرزندت حسن(ع) به من انتقال پيدا مييابد.
روزي علي(ع) در خانه مخفي شد، حسن(ع) كه درمسجد، وحي الهي را شنيده بود، وارد منزل شد و طبق معمول، بر متكا نشست، تا به سخنراني بپردازد، ولي لكنت زبان پيدا كرد، حضرت زهرا(عليها سلام) تعجب نمود! امام حسن(ع) به مادر عرض كرد:« تعجب مكن، چرا كه شخصي بزرگ، سحن مرا ميشنود، و استماع او مرا، از بيان مطلب، بازداشته است«.
در اين هنگام حضرت علي(ع) از مخفيگاه خارج شد و فرزندش حسن را بوسيد.«۱»
معاويه و اهانت به امام حسن(ع) در مسجد
در آن هنگام كه امام حسن(ع) در كوفه بود، وقتي معاويه بر اوضاع مسلّط شد، به كوفه آمد، جمعي از طرفدارانش به او گفتند:
«حسن بن علي(ع) در نظر مردم كوفه، داراي مقام بسيار ارجمندي است، اگر او را به اجبار به مسجد وارد كني، و در ملأ عام بر بالاي منبر بروي و او را در حضور مردم سر افكنده كني، كار شايستهاي نمودهاي، معاويه اين پيشنهاد را نپذيرفت، آنها اصرار كردند، سرانجام معاويه پذيرفت، براي نماز به مسجد آمد و جمعيت در مسجد بودند، امام حسن(ع) را ناگزير به مسجد آوردند معاويه بالاي منبر رفت و بسيار هتاكي كرد و به ساحت حضرت علي(ع) ناسزا گفت.
هماندم امام حسن(ع) برخاست و فرياد زد: ايپسر جگر خواره، آيا تو به امير مؤمنان علي(ع) نا سزا ميگويي، با اينكه پيامبر(ص) فرمود:
هركس به علي(ع) ناسزا بگويد به من ناسزا گفته، و هركس به من ناسزا بگويد به خدا ناسزا گفته، وكسي كه به خدا ناسزا بگويد، خدا اورا داخل دوزخ ميكند، به طوري كه تا ابددردوزخ بماند.
سپس امام حسن(ع) به عنوان اعتراض، مجلس را ترك كرد.«۲»
لباس زيبا در مسجد
نقل شده: هنگامي كه امام حسن(ع) براي نماز بر میخاست، بهترين لباسهاي خود را ميپوشيد.
از آن حضرت پرسيدند: چرا بهترين لباس خود را ميپوشيد؟
امام در پاسخ فرمودند: «خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، و به همين جهت، من لباس زيبا براي راز و نياز با پروردگار ميپوشم، و هم او فرموده است«۳» كه: به هنگام رفتن به مسجد، زينت خود را برگيريد».«۴»
بر همين اساس، طبق روايات، استحباب دارد كه انسان در حال نماز نيكوترين لباس خودرا بپوشد، و خود را معطر كند، و با رعايت نظافت و طهارت كامل،به نمازو راز و نياز با خداي بزرگ بپردازد.
پاورقيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. سفينة البحار/ج۱/ص۲۵۴.
۲. احتجاج طبرسي/ج۱/ص۱۴۵.
۳. قرآن/ سوره اعراف/آيهي۳۱.
۴. وسائل الشيعه/ج۳-(ابواب احكام الملابس)
به نقل از كتاب داستان ها و حكايت هاي مسجد.